عقل و دین

بیان آموزه های دینی به زبان عقلانی

عقل و دین

بیان آموزه های دینی به زبان عقلانی

خودسازی در جهت ساختن جامعه:(25)

يكشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۷، ۰۸:۲۱ ق.ظ

دوّم – تکامل آدمی:وقتی میگویم آدمی،مقصودم توده های بی شماری هستند که در طول تاریخ،زمینهء اصلی بشریّت را تشکیل می داده اند و میدهند،اینان که همیشه تولید کنندگان بوده اند و در عین حال،محرومان،اینان که همواره غذا می داده اند و همواره گرسنه بوده اند و توده های عظیم بشری در طول تکامل تاریخ به سوی کشف ارزش های خود و در نتیجه،کشف حقوق انسانی خویش و کشف آقت ها و دشمنان طبقاتی و نوعی خود و بالأخره کشف راه خویش به سوی عدالت و نفی آفت ها و قدرت ها و همهء نظامهائی که آنان را به استضعاف دچار کرده است،راه سپرده اند.

شخصیّت گرفتن توده های بی شخصیّت که به سوی تحقّق عدالت بشری و برابری طبقاتی و چه بهتر نفی طبقات بشری در پیشرفت است،در مسیر جبری دوّمین بعد از تاریخ قرار دارد.

سوّم – انسان پدیدهء ساخته شدهء طبیعت بود و با کار خویش،طبیعت را نفی کرد،تاریخ ساخت و ساختهء تاریخ شد.با نفی تاریخ نیز نظام اجتماعی خویش را می سازد و بر آن تحمیل می کند و با نفی خویشتن غریزی خویش،انسان ایده آل را برانسان رئال – آنچه که باید باشد را بر آنچه که هست – تحمیل می کند.بنابراین بعد سوّم تاریخ به سوی آزادی انسان  از زندان های ذهنی و عینی در حرکت است.امّا چه زندانهائی،انسان را خود می فشرند؟

نخستین زندان،«طبیعت»است و جغرافیا که با علوم طبیعی و تکنولوژی از آن رها می شود.دوّمین زندان،«جبر تاریخ»است که کشف قوانین تاریخ و تحوّل و تکامل تاریخ،او را از این زندان رها می کند.سوّمین زندان،«نظام اجتماعی و طبقاتی»است که ایدئولوژی انقلابی،او را از این زندان رها می کند.و چهارّمین زندان،زندان«خویشتن»است: وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا[شمس:8-7].آدمی سرشته ای دنیوی و اخروی است.عناصری ابلیسی و الهی،کشش هائی که او را به سوی خاک می کشاند و کشش هائی که او را به سوی خدا تصعید می بخشند،و امّا انسان،خود یک«انتخاب» است و در همین موضع است که مسئولیّت و خودآگاهی او مطرح میشود و در همین جاست که به گفتهء مولوی:«او از انبوه احوال گوناگون و آشفتهء در جنگ خویش،رهائی می یابد»،به معجونی از ترکیب های غریزی و بیولوژیک به یک ارادهء جوهری مصفّای خودآگاه انتخاب کننده،آفریننده و تعیین کنندهء جهت و ایده آل تبدیل می شود و بدین گونه به«فلاح» می رسد،فلاح،آزادی آدمی است از چهارّمین زندان که زندان خویشتن است،خویشتنی که غرائز طبیعی همراه با عادات سنّتی و جبرهای تاریخی و اجتماعی،بر روانشناسی او تأثیر منجمد کننده و تحجّر بخشی نهاده اند.

ادامه دارد...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۰۴
یه بنده خدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی