فقمت بالامر حین فشلوا و تطلّعت حین تقبّعوا و مضیت بنور الله حین وقفوا و کنت
اخفضهم صوتا و اعلاهم فوتا :
در آن زمان که مسلمانان سستی نمودند من به پا خاستم و آنگاه که سر در لاک خود
فرو برده بودند سر بر افراشتم و در آن هنگام که زبان در کام کشیده بودند زبان
گشودم و آن هنگام که در راه ماندند در پرتو نور خداوند پیش رفتم،در آن حال صدایم از
همه پایین تر بود و حال آنکه از همگان پیشی جسته بودم
فطرت بعنانها واستبددت برهانها،کالجبل لا تحرّکه القواصف و لا تزیله العواصف :
پس زمام فضائل را به دست گرفته به پیش تاختم و در این مسابقه جایزه را به تنهایی
از همگان بردم،مانند کوه که بادهای شکننده آن را نتواند جنباند و طوفان ها از جایش
بر نتوانند کند.
لم یکن لاحد فیّ مهمز و لا لقائل فیّ مغمز :
هیچ کس بر من عیبی نتوانست گرفت و هیچ گوینده ای نتوانسته از من بد گوید.
الذّلیل عندی عزیز حتّی آخذ الحقّ له و القویّ عندی ضعیف حتّی آخذ الحقّ
منه.رضینا عن الله قضاءه و سلّمنا لله امره :
انسان خوار و ستمدیده در نزد من عزیز و ارجمند است تا آنگاه که حق او را بستانم و
انسان نیرومند و زورگو در نزد من ناتوان است تا حق را از او بگیرم (و به صاحبش
برگردانم).به قضای الهی خشنودیم و تسلیم فرمان اوییم.
اترانی اکذب علی رسول الله-صلّی الله علیه و آله-؟ والله لانا اوّل من صدّقه فلا اکون اوّل من کذب علیه :
پندارید که من بر رسول خدا (ص) دروغ می بندم؟به خدا سوگند من نخستین کسی
بودم که او را تصدیق کرد،پس چگونه نخستین کسی باشم که بر او دروغ می بندد؟
(نقل از خطبه 37 نهج البلاغه)