وظایف ما در مورد اسلام:(11)
اسلام،در شرایط فعلی که سایر مکاتب مدّعی،مانند لیبرالیسم و کمونیسم و مارکسیسم و ... به بن بست رسیده اند،بعثت مجدّد خود را پس از یک دوران طولانی رکود،آغاز کرده است.در چنین شرایطی،یک گام برداشتن،یک فریاد برآوردن،یک دینار خرج کردن و حتّی یک کلمه گفتن،همچون صدائی در کوهستان،انعکاسی ده ها و صد ها و هزار ها برابر دارد و طنین آن تا انتهای تاریخ،دامن می کشد...
مهم ترین رویداد و درخشان ترین موقعیّتی که در سالهای اخیر اتّفاق افتاده است،تبدیل اسلام از صورت یک«فرهنگ»به یک«ایدئولوژی»در میان روشنفکران،و از «سنّت های جزمی مؤروثی» به «خودآگاهی مسئولیّت زای انتخابی» در وجدان مردم می باشد.
در مذهب ما،هر جوانی در همان روزی که به سنّ تکلیف می رسد و اعتقاد به توحید و نبوّت و معاد و نیز اقامهء نماز و ...بر او واجب می شود، دقیقا از همان روز،امر به معروف و نهی از منکر و جهاد و تولّا و تبرّا نیز برایش وظیفه میشود.به تعبیر مولی علی(ع):از ایمان به عمل استدلال می شود و از عمل یه ایمان.
نیاز به گفتن ندارد که اسلام،جز من و تو و امثال من و تو هیچکس را ندارد.ما باید خودمان برای خودمان کاری بکنیم،دوائی برای دردمان،قوّتی برای گرسنگی مان!مشخّص است که چه رسالت سنگینی بر دوش های ناتوان مان نهاده اند؟واقعیّت نه این است که:کاری بکنیم تا بمانیم،بلکه برعکس،بمانیم تا کاری بکنیم!
ادامه دارد...