قصاص،حکم مترقّی اسلام:(1)
دین الهی از سه لایه نظام
باورمندی (جهانبینی)، نظام ارزشی (اخلاق) و نظام عملی (شریعت یا فقه) تشکیل شده
است. نظام باورمندی، مجموعهای منسجم از شناختهای به باورنشسته از حقایق تودرتوی
عالم وجود است. تصویر روشنی از فرایند آفرینش هستی و انسان تا نقطه تکامل آن.
نظام ارزشی به مجموعهای از مفاهیم نظر دارد که تحقق آن یا هدف اصلی از آفرینش
انسان است و یا به مثابه اهدافی میانی و ابزارهایی ضروری، هدف غایی آفرینش او را
محقق میکند. منظور از نظام عملی یا شریعت، مجموعهای از الگوهای رفتاری فردی و
اجتماعی، عبادی و غیر عبادی است که فرد مسلمان و جامعه اسلامی را در تحقق ارزشهای
اصیل الهی و رسیدن به نقطه اوج کمال و سعادت حقیقی یاری میکند. این سه مجموعه،
کاملا مرتبط، منسجم و در هم تنیده است و تغییر در هرکدام به دگرگونی در دیگری
منتهی میشود. همچنانکه در یافتن جهانبینی روشن و درست، به عقل و وحی نیازمندیم؛
در فهم نظام ارزشی و عملی نیز به هردو محتاج هستیم. با ورود تفکرات غربی پس از
رنسانس به جوامع مسلمان و پدیدآمدن تعارضها و تضادهای فکری در ذهن دستهای از
تحصیلکردههای غربدیده یا غریبزده، موج تردید در باورها، ارزشها و آموزههای
عملی دینی به جوامع اسلامی هم سرایت کرد. بسیاری از روشنفکران خودباخته و مرعوب
پیشرفتهای فنآورانه غرب، با مسلم انگاشتن عقلانیت غربی و اتکا به نظریههای
جدید اندیشمندان آن سامان، در توصیف و تبیین واقعیتهای جهان غرب و انسان غربی و
ارائه الگوی عملی برای درمان دردها و ارتقاء مادی و اجتماعی او، کوشش کردند تا
این مسائل را بر جوامع مسلمان هم تحمیل کرده و همان مفاهیم نظری و مدلهای عملی را
برای جوامع خود تجویز کنند. از این رو دست به کار شده و همه مفاهیم دینی و برنامهها
و مدلهای عملی تشریعی را که با عقلانیت غربی ناسازگار به نظر میرسید به تیغ
اصلاحات توهمی خود سپردند. حوزه احکام حقوقی و جزایی اسلام یکی از مهمترین حوزههایی
است که مورد دستبرد روشنفکران قرار گرفته و تلاش مستمری را برای دگرگونی آن به سمت
غربی و عرفیشدن به کار گرفتهاند. در نوشتار حاضر یکی از شبهات مربوط به قانون
قصاص و نیز نگاه اسلام به برده داری مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
چکیدهء شبهه:
رسم اجتماعی بردهداری یکی از احکام امضایی اسلام است. پیامبر اسلام به علت شرایط
خاص اجتماعی و تنگناهایی که در براندازی این رسم زشت و غیر انسانی وجود داشت،
ناچار شد آن را بپذیرد؛ اما همواره به دنبال آن بود که آن را به کلی برانداخته حکم
جواز آن را به حکم حرمت اصلاح کند. از این رو پیامبر با وضع مقرراتی تلاش کرد تا
آن را تعدیل کرده و شدت آن را بکاهد. این روند همچنان ادامه داشت تا جایی که کم کم
حکم جواز آن نفی شده و همگان امروزه بردهداری را رفتاری غیرانسانی و غیراسلامی میدانیم.
آموزه قصاص هم مانند بردهداری از احکام امضایی اسلام به شمار میرود. از آنجا که
مسلمانان، حکم امضایی بردهداری را به علت اینکه اخلاقاً ناموجه و نقض حقوق بشر
است، کنار گذاشتند، پس میتوانند حکم امضایی قصاص را هم به همین علت کنار بگذارند.
نه بردهداری و نه قصاص، هیچ یک، اسلامی و الهی نیستند!
ادامه دارد...