عقل و دین

بیان آموزه های دینی به زبان عقلانی

عقل و دین

بیان آموزه های دینی به زبان عقلانی

استراتژی امام علی (ع):(2)

يكشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۴:۳۰ ب.ظ

تمام پیش بینی ها از ابتدا حاکی از این بود که جریان نخست، خلافت را از آن خود خواهد کرد، زیرا هم توان مالی فراوان داشت و هم از نیروی نظامی برخوردار بود، و همین امر باعث شده بود که احساسی توأم با قدرت و تمایل به رقابت داشته باشد.اما حزب اموی در آن موقعیت، مطرود جامعه بود، زیرا از مسلمان شدن ابوسفیان و فرزندانش تنها چند سال اندک گذشته بود و این مدت کوتاه برای مشروعیت بخشیدن به این حزب جهت رقابت بر سر خلافت ناکافی بود، اما جریان سوم به لحاظ مشغول شدن به کفن و دفن پیامبر(ص) در محل انتخاب حضور نداشت.

و بدین گونه خبرهای مربوط به جلسه برپا شده در سقیفه به خانه پیامبر(ص) رسید و امام علی(ع) و یاران او در جریان ماجرا قرارگرفتند. عده ای از آنان را خشم فراگرفت و طلحه و زبیر شمشیرهای خود را از نیام برآوردند و کلا فضا، فضای خشم آلود شد. در این گیرودار، ابوسفیان به نزد علی(ع) آمد و گفت: دست خود را بده تا با تو به عنوان خلیفه مسلمین بیعت کنم که به خدا سوگند اگر بخواهی تمام پیرامونت را با نفرات و تجهیزات نظامی پرخواهم کرد.

امام علی(ع) او را ملامت کرد و فرمود: سوگند به خدا تو جز فتنه و آشوب، هدف دیگری نداری، تو مدتها بدخواه اسلام بودی، مرا به نصیحت و پند و سواره و پیاده تو نیازی نیست.در اینجا بد نیست درباره اهداف و انگیزه های ابوسفیان برای بیعت با امام و علت موضعگیری قاطع امام در برابر او تأملی گذرا داشته باشیم:

بنظر می رسد نقشه حزب اموی از همان زمان، دستیابی به قدرت و بازگرداندن هیمنه و زعامت پیشین خود در مکه بوده است و طبیعتاً این هدف در زمان حیات پیغمبر(ص) قابل تحقق نبود، اما اکنون و پس از ارتحال آن حضرت، ابوسفیان فرصت را برای رسیدن به قدرت و نفوذ مناسب می دید.

اصولگرایی، علی(ع)حزب اموی روی علی ابن ابیطالب(ع) حساب بیشتری بازکرده بود زیرا از شانس افزونتر نسبت به دیگران برای جانشینی پیامبر(ص) برخوردار بود و ویژگیها و شایستگی هایی داشت که او را از سایرین متمایز می کرد و چون حزب مزبور در آن برهه زمانی ضعیف بود چاره ای جز این نداشت که با یکی از دو جناح دیگر هم پیمان شود و اعتقاد ابوسفیان هم بر این بود که خلافت از آن علی ابن ابیطالب(ع) خواهد بود و لذا پیش از فوت وقت به نزد علی(ع) شتافت و دست بیعت به سوی او دراز کرد.امام می توانست پیشنهاد ابوسفیان را بپذیرد و از قدرت نظامی حزب اموی برای گرفتن حق خود در خلافت بهره بگیرد اما آن حضرت با این پیشنهاد مخالفت کرد زیرا اولاً اهداف پلید و غیرصادقانه ای را که در پشت این خواسته نهفته بود می شناخت.

ثانیاً امام اصولاً با اینگونه روشهای پیچیده برای بدست آوردن حق خود در خلافت مخالف بود، آن حضرت پایبند استراتژی روشن و شفافی بود که تمام حیطه فعالیت او و یاران و خاندانش را شامل می شد و آن عبارت بود از حفظ و حراست از کیان اسلام و فداکردن مصالح و منافع خاص و محدود بخاطر مصلحت کلان جامعه و این موضعی است که تحسین تمام تاریخ نگاران این دوره را برانگیخته است.    ... پایان ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۲۳
یه بنده خدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی