عقل و دین

بیان آموزه های دینی به زبان عقلانی

عقل و دین

بیان آموزه های دینی به زبان عقلانی

روحیات انسان:(2)

جمعه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۶:۲۴ ق.ظ

روحیه یعنی چه؟ هر کس یک رشته افکار و معتقداتی دارد و یک رشته خصایل و عادات و ملکات روحی. روحیه انسان که سعادت دنیا و آخرتش در گرو آن است عبارت است از مجموع افکار و معتقدات وخصایل وصفات روحی. اعمال انسان طفیلی روحیه انسان است؛ یعنی انسان هر طور فکر بکند و هر طور عادات و ملکاتی داشته باشد، همان طور عمل می کند: «قل کل یعمل علی شاکلته.» شما دو نفر را می بینید که با آنکه به حسب ظاهر و ساختمان جسمانی مانند هم اند در عمل بکلی مخالف یکدیگرند، مثلاً یکی پابند به اصول تقوا و دیانت است و دیگری نیست.

یکی علم را بر مال و مقام ترجیح می دهد و دیگری برای علم هیچ اهمیتی قائل نیست، و ممکن است ابتدا تعجب کنید که دو نفر انسان که از لحاظ ساختمان بدنی کاملاً مشابه یکدیگرند چرا در کیفیت عمل این همه اختلاف دارند و حال آن که حیواناتی که در ساختمان بدنی مشابه یکدیگرند در عمل نیز مشابه یکدیگرند:

همه مورچگان مشابه یکدیگر کار می کنند، همه کبوتران مشابه یکدیگر کار می کنند، همه گوسفندان مشابه یکدیگر حرکت می کنند. ولی اگر به روحیه آن دو انسان پی ببرید این تعجب شما رفع خواهد شد و می فهمید علت اختلاف در عمل، اختلاف روحیه است. حالا چرا در نوع انسان، روحیه ها اینقدر مختلف می شود مطلب دیگری است و علت اساسی در کار است. به هر حال خط مشی و راه و روش انسان را در زندگی، روحیه یعنی مجموع افکار و اندیشه ها و عادات و ملکاتش تعیین می کند. البته خط مشی و طرز راه وروش کسی که مثلاً خدای احد واحد را شناخته و به روز قیامت معتقد است با کسی که جز حیات دنیا چیزی نمی بیند، از زمین تا آسمان فرق دارد.

 آیا کسی که خیال می کند که اگر مرد وجودش پایان می یابد، با کسی که ایمان پیدا کرده و معتقد است که مرگ به منزله پلی است که از مکانی به مکان دیگر و از جهانی به جهان دیگر عبور می کند، یک جور قدم بر می دارند؟ چرا مردان خدا وجودشان یکپارچه نور و خیر و برکت و احسان است و یک عده دیگر یکپارچه ظلمت و شرارت و نکبت؟ البته برای آن که آنها جهان غیبی را می شناسند و اینها نمی شناسند.

 در غرایز بشری هم یکسانند و به حسب طبیعت بشری همه آسایش بدنی خود را می خواهند (قل انما اناً بشر مثلکم)، طرز فکر و اندیشه و عقیده و ایمان است که این همه فرقها ایجاد کرده. در داستان یوسف که زن عزیز مصر قصد فریفتن یوسف(ع) را داشت، قرآن مجید می فرماید: «و لقد همت به و هم بها لولا أن رأی برهان ربه» یعنی زن عزیز مصر قصد یوسف کرد و یوسف نیز اگر نبود که دلیل و آیت پروردگار خویش را مشاهده می کرد، قصد آن زن کرده بود.

 یوسف و زن عزیز مصر دو بشر بودند و تحریکات نفسانی در وجود هر دو نفرآنها بود. آنچه یوسف را باز می داشت روحیه و ایمان و-به تعبیر قرآن کریم- شهود برهان پروردگار بود.گاهی یک فکر غلط در مغز یک نفر پیدا می شود که به قیمت هستی و سعادت دنیا و آخرتش تمام می شود و خدا نکند که این گونه افکار شیوع پیدا کند و عده ای را گرفتار کند و به صورت یک مرض عمومی درآید. در این وقت است که ضرر آن فکر از وبا و طاعون بالاتر است.

ادامه دارد...


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۲۱
یه بنده خدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی