عقل و دین

بیان آموزه های دینی به زبان عقلانی

عقل و دین

بیان آموزه های دینی به زبان عقلانی

آدم،کسی است که عصیان می کند!(3)

دوشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۰۵ ق.ظ

او سخن می گفت و من،صدای باران هائی را که یکباره در درونم باریدن گرفته بودند،می شنیدم،که تا بیکرانه های این کویر مجهول دامن می کشد.

او سخن می گفت و من،در پرتو شتابان صاعقه هائی که با هر عتابش،در اندرونم می زد،سرزمین ناشناخته ای را می دیدم که از هر سو،تا ابد می گسترد؛با کوه ها و دشت ها و دریاها و کویرهای هول و نهرهای شگفت و ابرها و بادها و آسمان های ناشناس!

او سخن می گفت و من،در هر خطابش،چهره ای تازه از خویش را می دیدم.

او سخن می گفت و من،در سراغش خطّی،راهی،گنجی،یادی،کوچه ای،کوچه باغی،در ظلمت احساسم می یافتم.

او سخن می گفت و من،فشار طاقت فرسای آن «امانت» را که خداوندِخدا بر دوش جانم نهاد،حسّ می کردم.

او سخن می گفت و من،در خود فرو می شکستم؛

او سخن می گفت و من،همچون شمع،در آتش خویش،قطره قطره می گداختم؛

او سخن می گفت و من،اندک اندک فروغ آتشناک و بی قرار آن «روح» را که خداوندِخدا از جان خویش در کالبدم دمید،در زنده بودنم احساس می کردم.

خاموش شد و من احساس کردم که چندان در خویشتن پنهانم گریسته ام که جانم از اشک،تَر شده است؛و غبار آرامش از دیواره های قلبم شسته است؛و زنگار غرور و جهل بی نیازی و بیماری بیدردی و ضعف توانائی و ضلالت یقین،همه در ضربه های اعجازی او،دَم مسیحائی او،همه در وجود من شکسته است.

و من نخستین بار «بی تاب» شدم.

ادامه دارد...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۰۱
یه بنده خدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی