فرهنگ شیعه (84):
روشنفکری از شیعه ای پرسیده بود،این همه هیاهو و ابراز احساسات و تظاهرات و این همه حسین حسین و محرم و صفر و همه هفته و همه ماه و همه سال چرا؟گفته بود:
ما مارگزیده ایم،در مورد غدیر سکوت کردیم و گفتیم تاریخ خود می گوید که در حجةالوداع - پرشکوه ترین نمایش مسلمین - و در جائی که هم اکنون روشن است و در زمانی که معلوم است،خود پیامبر(ص)،علی را به رهبری معرفی کرد و دیدیم که چگونه همه چیز را شستند و از بیخ،زیرش زدند.
این است که در مورد عاشورا،مرتکب این اشتباه نمی شویم،در شادی و غم،در عروسی و عزا و در آب خوردن و غذا خوردن،در تشنگی و گرسنگی و در همه حال،حسین حسین می گوئیم و عاشورا عاشورا و کربلا کربلا،تا نسل ما و نسلهای بعد از ما فراموش نکنند که بر شیعه چه گذشت و بدانند که بر شیعه چه می گذرد.
اینکه شیعه،یادآوران عاشورا و گویندگان فلسفهء انقلاب را واعظ و خطیب و سخنگو و عام و فقیه نخوانده و ذاکر خوانده است،بی معنی و تصادفی نیست.بزرگترین رسالت ذاکرین،کسانی که می توانند علیه ظلم و علیه کسانی و قلم هائی که تاریخ را به نفع قدرتمندان توجیه می کنند و علیه مورخین و نویسندگان و مبلغین و علما و روحانیون وابسته به همهء دستگاه ها که از حقیقت های پامال شده یاد نمی کنند و حادثه ها و قتل عام ها و مردان بزرگ و شهادتها را ندیده می گیرند و همواره پیرامون کاخدار ها و باج ستانان پرسه می زنند و زبان آنهایند،بجنگند،ذکر است.ذکر ظلمی که شده،ذکر بزرگترین حادثه ای که در تاریخ به وجود آمده،ذکر بزرگترین جنایتی که به دست خلفای رسول الله(ص) و به فتوای روحانیون وابسته به خلفا انجام گرفته و ذکر جنایتی که همواره در حق مردم و توده های محروم میشده است و می شود.
ادامه دارد...