عقل و دین

بیان آموزه های دینی به زبان عقلانی

عقل و دین

بیان آموزه های دینی به زبان عقلانی

فرهنگ شیعه (82):

سه شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۳۱ ب.ظ

اینها موسیقی نیست،غِنا است.سمفونی شوپن و موتزار و باخ و بتهوون،غِنا نیست.بتهوون مُغنی نیست،سمفونی پنجم را که وقتی مَردِ آهنینِ آلمان،بیسمارک،می شنود،اشک بر گونه اش می دود و با حالتی تأمل آمیز و عمیق عرفان گونه،می گوید:در این اثر تمامی اسرار حیات و پیچ و خم های ناپیدای روح آدمی و بازی شگفت تقدیر را می شنویم،نمی توان با ترانهء (باباکَرَم،چرا نمی رقصی؟) و ساز و آواز شکوفه نوئی و موسیقی مردم سوسنی!و تصنیف های پوچ و متعفن کریم فکوری و غزلیات صوفیانهء می و مطرب و اسافل اعضاء یار که بدبختی و ذلت و تخدیر و تن به ضعف و لاابالی گری دادن و خیالات پرستی و تباهی یک جامعه را تکافو می کند یکی دانست و اثری را که انسان را چنان شکوهمند و قوی نشان می دهد که جبر در زیر چنگال های نیرومندش زوزه می کشد،با تصنیف های گلهای رنگارنگی که با آواز مستانه می سراید که:من خاک کف پای سگ کوی همانم،کو خاک کف پای سگ کوی تو باشد!از یک مقوله شمرد و دربارهء هردو یک حکم صادر کرد،چون هردو موسیقی است!

اکنون باید به تاریخ برگردیم و به رسالت جهاد شیعه در بیداری و حرکت و تعهد و روح ایمان و جهاد و ستیزه جوئی مردم و مبارزه با دستگاه خلافت شام و بغداد و حکام و امرا و سلاطین وابسته اش در همهء ابعاد نظامی،اجتماعی،فرهنگی،مذهبی و اخلاقی آن.می دانیم که برای اولین بار،خلیفه معاویه،یک موسیقیدان و آوازخوان ایرانی را برای کاخ سبزش استخدام کرد و سپس مطربهای رومی و ایرانی و عرب به کاخ خلیفه روی آوردند،این سنت به تدریج که از صدر اسلام و آن روح جدیت و جهاد و عقیده و تعهد که در مردم مسلمان بود دور می شدند،در دستگاه خلفا و اشراف رواج بیشتر می یافت و در عصر بنی عباس به اوج خود رسید به طوری که نه تنها دربارهای عباسی به تقلید دربارهای ساسانی،شب نشینی های افسانه ای داشتند و موسیقی های باربدی و نکیسائی،بلکه از تمام دنیا از چین گرفته تا ماوراء النهر و اسپانیا،همه جا رقاصان و مطربان و آوازخوانان به دارالخلافه جذب می شدند و رقص شکم و رقاصی کنیزکان لخت،در محافل شراب و کباب و می و مطرب خلیفه غوغا می کرد و چنان در این راه پیش رفته بودند که بغداد پایتخت خلافت پیغمبر و مرکز اسلام!شهری افسانه ای شد و قصر هزارویکشب که در دنیا شهرتی اساطیری یافته است،رواج موسیقی و رقص و آواز و می و مطرب - یعنی غنا - نه تنها منحصر به دربار خلفا و حکام و سلاطین وابسته بود،بلکه طبیعتا در میان مردم نیز رسوخ و رواج شگفتی یافت و در این ره،هم حکام و هم صوفیه - که خانقاه هایشان پایگاه سلاطین غزنوی و سلجوقی و مغول شده بود - به نام رقص و سماع و دست افشانی و پایکوبی،نقش اساسی داشتند.

ادامه دارد...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۳/۲۹
یه بنده خدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی